مهمترین تغییر در دوران مدرن با انقلاب صنعتی رخ دادیعنی تولید انواع پوشاک.
در پایان قرن هجدهم، زمانی که ماشینهای بافندگی توسعه یافتند و صنعت نساجی به سرعت با آن توسعه یافت و لباسها در مقادیر زیادی تولید شدند که بیش از نیاز بود.
انواع پوشاک مانند پوشاک وان ترکیه با رعایت استاندارد امروزه از تقاضای بالایی برخوردار است.
که صادرات آنها را ایجاب می کرد، علاوه بر نیاز به تامین مقادیر زیاد مواد اولیه، افزایش روزافزونی داشت و این دو انگیزه از مهم ترین عوامل ایجاد “استعمار” بودند.
امپراطوری مانند بریتانیا را میبینیم که به گسترش مستعمرات خود متوسل میشود، با هدف تهیه محصولات پنبه به عنوان ماده خام برای صنعت نساجی، به ویژه از هند و مصر، و سپس با هدف یافتن بازارهای مصرفی برای صادرات مازاد لباسهای تولید شده.
تحولات پوشاک مدرن با استعمار و جهانی شدن همراه بود و همراه با اشاعه و تعمیم برخی از سبک های لباس پوشیدن به ویژه سبک های غربی و تحمیل آن به اقصی نقاط جهان به ویژه پوشاک پیراهن، شلوار، ژاکت و کلاه در یک دوره کوتاه،
در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، لباس غربی در اکثر نقاط جهان گسترش یافت و بدین وسیله تفاوت ها و تنوع پوششی که در طول تاریخ طولانی شکل گرفته بود، از بین رفت
. این امر منجر به بروز واکنشهای متفاوتی شد، زیرا در «خاورمیانه» شاهد مبارزه شدیدی بین لباسهای سنتی و مدرن هستیم، با شلوارهای باریک مدرن در مقابل شلوارهای گشاد، «قمباز» و لباس عربی (دیشداشا).
و کلاه در تقابل با فاس و عمامه، به طوری که از اواخر قرن نوزدهم به لباس تبدیل شد، نشانه مشخصی از نگرش صاحب آن به مدرنیته و سنت بوده است.
در میان واکنشها میبینیم: پایبندی جریانهای اصولگرای مخالف مدرنیته، به پوشیدن لباس سنتی و نپوشیدن شلوار و این موضوع را امری ضروری و قابل خدشه نمیدانند تا اینکه «شلوار» برای آنها ننگ شد.
در حالی که ساکنان برخی از مناطق به دلایل مختلفی که در بین مردم خلیج فارس می بینیم و حفظ پوشیدن لباس سفید پهن که به دلایل مختلف نسبت داده می شود، لباس های سنتی خود را با به روز رسانی های جزئی حفظ کردند.
که عامل اقلیمی و درجه حرارت بالا است.